اجاق پیراهن چگونه زندگی اندام آستین

اجاق: پیراهن چگونه زندگی اندام آستین سبک زندگی مد و لباس اصول و نحوه ی پوشش

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

    گت بلاگز اخبار حوادث قضای بد «غزل»

    یک دانش آموز دختر در شهرستان شوش، به نحوه عجیبی جانش را از دست داد. این دختر ١٦ساله به نام غزل در مقطع دوم متوسطه در دبیرستان دخترانه شاهد ایثار این شهرستان تح

    قضای بد «غزل»

    قضای بد «غزل»

    عبارات مهم : مدرسه

    یک دانش آموز دختر در شهرستان شوش، به نحوه عجیبی جانش را از دست داد. این دختر ١٦ساله به نام غزل در مقطع دوم متوسطه در دبیرستان دخترانه شاهد ایثار این شهرستان تحصیل می کرد. او بعد از خوردن موادغذایی که از جشنواره مدرسه ارزش خریده بود، دچار این آینده مرگبار شد. غزل با حال وخیم به وسیله پدر و مادرش به بیمارستان مراجعه کرد و بعد از مداوا به منزل رفت. ولی این دختر با بدتر شدن حالش دوباره به بیمارستان انتقال یافته شد و در آن جا فوت کرد.

    قضای بد «غزل»

    علت فوت مشکوک این دانش آموز هنوز مشخص نیست، ولی به گفته مسئولان قضائی پیکر او جهت کالبدشکافی و آزمایش سم شناسی به اهواز فرستاده شده است هست. با این وجود والدین غزل کادر درمانی بیمارستان نظام مافی شوش را مقصر فوت دخترشان می دانند. پدر دختر ١٦ساله تعلل، تشخیص نادرست و بی تفاوتی پزشکان این مرکز درمانی را علت فوت دخترش اعلام کرده است.

    شنبه ١٤ بهمن ماه، غزل ١٦ساله بعد از آخر مدرسه به کلاس زبان می رود و بعد از آن به منزل باز می گردد. آن روز در مدرسه آن ها جشنواره مواد غذایی برگزار شده است بود و غزل قبل از خارج شدن از مدرسه مقداری غذا از آن جا می خرد. به گفته مسئولان آموزش و پرورش این دختر نوجوان ساعت ١٤ همان روز از مدرسه تعطیل می شود و به منزل می رود و بعد از استراحت، ساعت ١٦ به کلاس زبان می رود و بعد از بازگشت حال او بد می شود. موضوعی که پدر غزل هم آن را تأیید می کند.

    یک دانش آموز دختر در شهرستان شوش، به نحوه عجیبی جانش را از دست داد. این دختر ١٦ساله به نام غزل در مقطع دوم متوسطه در دبیرستان دخترانه شاهد ایثار این شهرستان تح

    به گفته پدر این دختر، غزل بعد از آخر کلاس زبان و حدود ساعت ٨ شب به منزل بازمی گردد و همان موقع به او و مادرش می گوید کمی دل درد دارد. ولی به علت این که فردای آن روز امتحان داشته به اتاقش می رود و شروع به درس خواندن می کند. او حدود ساعت ١١ شب با درد شدید از خواب بیدار می شود و از والدینش می خواهد که او را به بیمارستان ببرند. پدر این دانش آموز در توضیح اتفاقات آن شب می گوید: «غزل از درد به خودش می پیچید، من و مادرش به سرعت او را به بیمارستان نظام فانی شوش رساندیم. از منشی اورژانس خواهش کردیم تا دخترمان بدون نوبت معاینه شود.

    اما موقع تعویض شیفت دکتر اورژانس بود، دکتر به ما گفت که به احتمال زیاد مسمومیت غذایی هست، برایش سرم و آمپول نوشت، ما هم غزل را به بخش تزریقات بردیم. ولی حال او هر لحظه بدتر می شد. سرم تمام شد و من به پرستار گفتم حال دخترم بهتر نشده، ولی او هم همان صحبت های دکتر را به ما تحویل داد و گفت که یک مسمومیت غذایی راحت است و جای هیچ نگرانی نیست. ولی غزل حالش خیلی بد بود، می گفت سینه اش می سوزد؛ من دوباره به سراغ دکتر رفتم، شیفتشان عوض شده است بود، یک زن دکتر بالای سر دخترم آمد و گفت این سوزش به خاطر حالت تهوع زیاد و رفلکس معده هست، دکتر به ما گفت که او مرخص است و تا چند ساعت آینده حالش بهتر می شود و ما هم به منزل بازگشتیم.»

    اما ماجراهای تلخ آن شب ادامه پیدا کرد. بعد از بازگشت غزل به منزل نه تنها حال او بهتر نشد بلکه شرایطش وخیم تر هم شد. حال این دختر به قدری وخیم شد که دیگر قادر به راه رفتن هم نبود. او حتی نمی توانست روی پاهایش بایستد. پدر و مادر او دست پاچه با اورژانس تماس گرفتند؛ ولی آن طور که پدر او می گوید، نیروهای اورژانس هم با تأخیر زیاد بربالین این دختر حاضر می شوند: «ما همه ماجرا را جهت اورژانس تعریف کردیم، ولی آن ها از پشت تلفن به ما گفتند که فقط جهت بیماران قلبی ماشین اعزام می کنند و ما باید خودمان او را به بیمارستان برسانیم. ولی دخترم انگار فلج شده است بود، توان راه رفتن نداشت، من هم نمی توانستم او را بلند کنم، زنم چندبار با اورژانس تماس گرفت و آن قدر التماس کرد که بالاخره آن ها با اکره خودشان را به منزل ما رساندند و غزل را با ویلچر دوباره به بیمارستان بردیم.

    قضای بد «غزل»

    حال غزل خیلی بد بود، صورتش کبود شده است و نفسش به شماره افتاده بود،کادر درمانی بیمارستان هم علت را تشخیص نمی دادند. این دختر روی تخت بیمارستان افتاده بود، ولی کسی نبود که به او کمک کند. دکتر عمومی بیمارستان دوباره به بالین او آمد، ولی او هم نتوانست بیماری این دختر را تشخیص دهد. پدر و مادر غزل جهت زنده ماندن دخترشان دست به دامن هر کسی در این مرکز درمانی شدند، ولی همه تلاش ها بی نتیجه بود. پدر غزل در گفت وگو با رسانه های محلی راجع به لحظات آخر زندگی دخترش می گوید: «دخترم نفس نفس می زد، لبانش از درد کبود شده است بود و دیگر حتی نمی توانست صحبت کند، من به اتاق سوپروایزر رفتم؛ به آن ها التماس کردم که دخترم دارد از دست می رود، جهت او کاری کنید، ولی آن ها می گفتند؛ دلواپس نباش حالش خوب می شود، من می دیدم که دختر دارد از درد بیهوش می شود و آن ها جهت او کاری انجام نمی دهند، بالاخره آن قدر من و همسرم خواهش و التماس کردیم که آن ها با دکتر متخصص تماس گرفتند، ولی تلفن او دردسترس نبود.

    بیمارستان نظام مافی فقط یک دکتر عمومی داشت که او چندبار به ما گفت نمی داند مسئله دختر من چیست. دخترم داشت روی تخت جان می داد و من و همسرم هم جهت نجات جان او التماس می کردیم، ولی هیچ کس توجهی به ما نداشت. تقریبا غزل دیگر از هوش رفته بود که او را به اتاق CPR بردند. ماساژ قلبی و چند دستگاه به او وصل کردند، ولی دیگر فایده ای نداشت. دخترم مرده بود. من یک معلم هستم و از کادر درمانی این بیمارستان فقط یک پرسش دارم و آن این که اگر جای غزل دختر خودشان یا اقوام نزدیکشان هم بود، بازهم همین گونه برخورد می کردند.»

    یک دانش آموز دختر در شهرستان شوش، به نحوه عجیبی جانش را از دست داد. این دختر ١٦ساله به نام غزل در مقطع دوم متوسطه در دبیرستان دخترانه شاهد ایثار این شهرستان تح

    در همین حال دادستان شوش هم از تشکیل پرونده و پیگیری قضائی درخصوص این اتفاق خبر داده هست. مصطفی نظری دادستان عمومی و انقلاب شوش با اعلام این که پیکر این دختر دانش آموز به منظور مشخص شدن علت فوت جهت کالبدشکافی و آزمایش سم شناسی به پزشکی قانونی خوزستان در اهواز انتقال یافته شده است هست، گفت: «براساس بررسی به عمل آمده پرونده تشکیل شده است از سوی کلانتری ١١ شهر شوش این دختر ١٦ساله که در مقطع دوم متوسطه در دبیرستان دخترانه شاهد ایثار شوش تحصیل می کرده که ١٥بهمن ماه به علت تهوع به بیمارستان نظام مافی شوش مراجعه کرده و بعد از مداوا راهی منزل شده است ولی بعد از ساعاتی دوباره دچار تهوع شدید شده است و جهت بار دوم به بیمارستان نظام مافی انتقال یافته شده است است که در بیمارستان فوت می کند. البته براساس شواهد موجود این دختر نوجوان روز اتفاق مقداری موادغذایی از جشنواره که در مدرسه برگزار شده است خریداری کرده هست. با این وجود بعد از دریافت نتیجه کالبدشکافی و آزمایش سم شناسی و روشن شدن علت تامه فوت در صورتی که مشخص شود در درمان این دانش آموز قصور پزشکی صورت گرفته و یا مسمومیت وی ناشی از مصرف مواد غذایی در جشنواره پخت غذا در دبیرستان محل تحصیل وی بوده با مقصر یا مقصران فوت وی برخورد قانونی می شود.»

    شهروند

    واژه های کلیدی: مدرسه | درمانی | اورژانس | جشنواره | بیمارستان | نیروهای اورژانس | اخبار حوادث


    دانلود


    دانلود فایل ها

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • تکست بوک
  • خرید کتاب انگلیسی
  • خرید کیندل آمازون
  • کتاب زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی دانشگاهی
  • باکس کتاب
  • مانگا زبان اصلی
  • قیمت چاپ کتاب PDF
  • چاپ مانگا
  • رفتن به نوار ابزار